هوش مصنوعی گوگل در بازی استراتگو از انسان پیش افتاد
تاریخ انتشار: ۱۸ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۶۴۵۵۰
ایتنا - هوش مصنوعی میتواند خود را برای یادگیری بازیهایی مانند شطرنج و «گو» (Go) از نقطه صفر آموزش دهد.
«دیپنش»، بات هوش مصنوعی گوگل، بازی کردن با «استراتگو» را یاد گرفته است - یکی از معدود بازیهای تختهای که هوش مصنوعی در آن مهارت پیدا نکرده بود - و در بین بازیکنان انسانی ماهر و خبره، در نهایت به سه رده اول راه پیدا کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بررسیهای قبلی نشان دادهاند که هوش مصنوعی میتواند خود را برای یادگیری بازیهایی مانند شطرنج و «گو» (Go) از نقطه صفر آموزش دهد و حتی بر آن بازیها مسلط شود و بر رقبای انسانی پیروز شود.
با این حال، استراتگو چالشی را برای هوش مصنوعی ایجاد کرد، چرا که پیچیدهتر است و بر اطلاعات ناکامل اتکا دارد- و در آن بازیکنان نمیتوانند هویت مهرههای رقیب خود را مستقیما مشاهده کنند.
استراتگو یک بازی نوبتی براساس بلوف و تاکتیک است که شامل گردآوری اطلاعات و تدابیر زیرکانه است که در آن هر گونه عایدی یک بازیکن، به همان اندازه برای رقیبشان ضرر محسوب میشود.
محققان از جمله کارل تویلز از دیپمایند گوگل، میگویند ماهر شدن و تسلط یافتن برای هوش مصنوعی بهطور خاص چالشبرانگیز است، زیرا این بازی شامل تصمیمگیری بر اساس اطلاعات ناقص و ظرفیت بلوفزنی است.
دکتر تویلس، یکی از نویسندگان این مقاله از دیپمایند، توضیح داد: «برخلاف بازیهای تختهای معروف مانند شطرنج یا گو، بازیکنان در استراتگو نمیتوانند مستقیما هویت مهرههای حریف را مشاهده کنند، در نتیجه روشهای هوش مصنوعی که روی این قبیل بازیها مانند آلفازیرو بهخوبی کار میکردند – که بهشدت بر جستوجو متکی بودند – بهراحتی قابل انتقال به استراتگو نیستند.»
استراتگو بازی اطلاعات ناکامل است: بازیکنان نمیتوانند مستقیما مهرههای رقیب خود را مشاهده کنند.
این باعث میشود دیگر سامانههای مبتنی بر هوش مصنوعی نتوانند از سطح مبتدی فراتر بروند. همچنین به این معنی است که روش موفقی به نام «جستوجوی درخت بازی» به قدر کافی ارتقاپذیر نیست.
بازیکنان استراتژی و استدلال را بر روی یک سری اقدامهای پیدرپی به کار میبندند بدون اینکه شناخت روشنی در مورد این داشته باشند که چگونه هر یک از اینها در نتیجه نهایی نقش دارند.
دانشمندان توضیح دادند که آنها باید «همه نتایج ممکن را هنگام تصمیمگیری بسنجند و مقایسه کنند» و افزودند که تعداد حالتهای احتمالی - ده به توان ۵۳۵ - در مقایسه با شطرنج، گو و پوکر هم «فراتر و زیادتر از حد تصور» است.
این بازی، بهطور پیدرپی توانایی بازیکن را در تصمیمگیری نسبتا آرام، مبتنی بر تامل و منطقی آزمایش میکند.
محققان میگویند همه این عوامل، تسلط بر استراتگو را برای جامعه هوش مصنوعی دشوار کرده است.
دانشمندان در مطالعه جدیدی که هفته گذشته در ژورنال ساینس منتشر شد، از باتی به نام دیپنش گزارش دادند که در پیچیدهترین نوع این بازی، استراتگو کلاسیک، به عملکردی در سطح متخصص انسانی دست یافته است.
آنها دیپنش را در برابر پیشرفتهترین باتهای مختلف استراتگو و همچنین بازیکنان متخصص انسانی آزمایش کردند.
این بات در برابر تمام باتهایی که با آنها بازی کرد پیروز شد و به یک «سطح بازی بسیار رقابتی» در برابر بازیکنان متخصص انسانی استراتگو در «گراوُن» - یک پلتفرم بازی اینترنتی و بزرگترین پلتفرم (بستر) آنلاین برای استراتگو دست یافت.
دانشمندان میگویند که دیپنش یک «استراتژی غیرقابل پیشبینی» را برای پیروز شدن توسعه داد و اضافه میکنند که راهاندازی اولیه آن به شکل قابل توجهی تغییر کرده تا از این موضوع جلوگیری کند که حریفش طی یک سری از بازیها، الگوهای هوش مصنوعی را تشخیص دهد.
این مطالعه افزود کرد که بات هوش مصنوعی حتی یاد گرفت که با استفاده از مهرههای ضعیفتر بهطوری که انگار مهرههای رده بالاییاند، به حریف خود بلوف بزند.
وینسنت دی بوئر، یکی از نویسندگان این مقاله، طی سخنانی گفت: «سطح بازی دیپنش من را شگفتزده کرد. من هرگز درباره یک بازیکن مصنوعی استراتگو که در برابر یک بازیکن انسانی با تجربه، به سطح لازم برای پیروزی در یک مسابقه نزدیک شده بود، نشنیده بودم.»
او گفت: «اما پس از اینکه خودم در برابر دیپنش بازی کردم، از رتبه ۳ که بعدا در پلتفرم گراوُن به دست آورد، شگفتزده نشدم. من انتظار دارم که اگر اجازه شرکت در مسابقات جهانی انسانی را بیابد، بسیار عالی نتیجه بگیرد.»
دانشمندان باور داشتند که یافتههای این مطالعه میتواند به چند مشکل چندعاملی در دنیای واقعی منجر شود که با تعداد نجومی حالتها سروکار دارد و با اطلاعات ناقص و ناکاملی مشخص شود که در حال حاضر برای روشهای پیشرفته هوش مصنوعی دور از دسترس است.
پژوهشگران در این مقاله نوشتند: «کاربردهای بسیاری را میتوان در این دسته بزرگتر از بازیها یافت، از جمله مدلسازی جمعیت و ترافیک، شبکه هوشمند، طراحی حراج و مشکلات بازار.»
منبع: ایندیپندنت
منبع: ايتنا
کلیدواژه: هوش مصنوعی گوگل گیم هوش مصنوعی یک بازی بازی ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.itna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ايتنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۶۴۵۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
واقعاً روس ها درباره جنگ پوتین چه فکر می کنند؟/ سقوط مخاطبان تلویزیون دولتی در روسیه/ روس ها بیشتر چه کلماتی را در گوگل جست و جو می کنند؟
در 23 ژوئن 2023، یوگنی پریگوژین، رهبر واگنر، شورشی علیه ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه به راه انداخت.
به گزارش جماران، فارن پالیسی در این باره می نویسد: تصمیم پریگوژین منجر به برخی از خارقالعادهترین صحنهها در تاریخ اخیر روسیه شد. هنگامی که نیروهای گروه واگنر کنترل مرکز استان روستوف را به دست گرفتند، جمعیت شهر علناً شورشیان را در آغوش گرفتند و برای آنها غذا و نوشیدنی آوردند و آنها را در مقابل دوربین های تلویزیونی زنده تشویق کردند. زمانی که پریگوژین شخصاً ظاهر شد، اندکی قبل از اینکه سرانجام شورش خود را رها کرد، همه از او استقبال کردند. اینجا چه خبر بود؟ آیا مردم روستوف صرفاً وضعیت پریگوژین را به عنوان گویای حقایق ناخوشایند در مورد حمله به اوکراین تحسین می کردند؟ آیا آنها فقط ناامیدی خود را از بی کفایتی آشکار سران ارتش عادی ابراز می کردند؟ آیا آنها فکر می کردند که واگنر پیروز می شود و در حال انتخاب طرف خود در این مخاصمه بودند؟ آیا آنها از فرصت برای ابراز نارضایتی گسترده تر استفاده می کردند؟ یا همه موارد فوق - یا هیچ کدام؟
شورش پریگوژین تصویر واضحی از مشکلاتی را ارائه می دهد که هر کسی که سعی می کند بفهمد مردم روسیه واقعاً چه فکری می کنند، با آن مواجه است. اما این سوالی است که نیاز به پاسخ فوری دارد. مقابله با رژیم پوتین و جنگ آن علیه اوکراین بسیار سخت تر خواهد بود مگر اینکه سیاست گذاران و استراتژیست ها بتوانند به درک درستی از افکار عمومی روسیه برسند.
پوتین در سخنرانی شب سال نو خود در پایان سال 2023 این دیدگاه را بیان کرد که میخواهد روسها و تا حدی سایرین بپذیرند: مردم روسیه و رهبر آنها یک «جامعه متحد» را تشکیل میدهند. در این روایت، بین دیدگاه پوتین برای کشور و آنچه روسهای معمولی میخواهند، فاصلهای وجود ندارد و این شامل جنگ در اوکراین میشود، که او آن را به عنوان یک مبارزه قهرمانانه (علیه به اصطلاح نئونازیها) به تصویر میکشد که به طور گسترده توسط شهروندان حمایت میشود.
البته واقعیت نسبتاً پیچیده تر است. این ظاهر اجماع یکپارچه توسط یک دولت پلیسی فراگیر اجرا می شود. یک دستگاه امنیتی عظیم همه چیزهایی را که روسها میگویند و انجام میدهند زیر نظر دارد. برخی از برجستهترین منتقدان پوتین، مانند ولادیمیر کارا مورزا و ایلیا یاشین، به اتهام انتشار «اطلاعات نادرست» درباره ارتش روسیه و جنگ، در حال گذراندن محکومیتهای چشمگیر زندان هستند. الکسی ناوالنی، مخالف پیشرو، یکی دیگر از فعالان معروف ضد جنگ، اخیراً در شرایط نامشخصی در زندان درگذشت. اندکی پس از آن، دستیار او که در تبعید در لیتوانی زندگی می کرد، مورد حمله وحشیانه یک مهاجم با چکش قرار گرفت.
روس های معمولی به خوبی از خطرات ناشی از گفتن حرف نادرست آگاه هستند. سالمندان هنوز خاطرات روشنی از زندگی در زمان رهبران سابق جوزف استالین و لئونید برژنف دارند، خاطراتی که به طرق مختلف به نسلهای کنونی رسیده است.
لیوبوف سوبول، فعال اپوزیسیون تبعیدی معتقد نیست که روسها مایلند آنچه را که فکر میکنند به مسئولان برگزار کننده نظرسنجی ها بگویند: او به فارن پالیسی گفت: «بیشتر اوقات با پاسخهایی که طرفداران دولت را منحرف میکند، نتایج غیرقابل اعتمادی دریافت میکنید. کسانی که از رژیم پوتین حمایت می کنند صادقانه و آشکار پاسخ خواهند داد، در حالی که افراد مخالف از ترس انتقام، مشکلات در محل کار و سایر مشکلات از گفتن حقیقت و بیان احساسات واقعی خود می ترسند.»
نظرسنجی قابل اعتماد به حداقل میزان اعتماد نیاز دارد و اعتماد عموماً در همه جوامع بسته، نه تنها روسیه، کم است. دقت هر نظرسنجی افکار عمومی منوط به در دسترس بودن پاسخ دهندگانی است که هیچ ترسی از پیامدهای منفی ندارند و می توانند پرسشگران خود را نسبتاً قابل اعتماد بدانند. هیچ یک از این شرایط در روسیه وجود ندارد.
برگزارکنندگان نظرسنجی در همه جا نگران چیزی هستند که آن را سوگیری مطلوبیت اجتماعی مینامند ؛ فشار شدید برای گفتن آنچه میدانید از شما انتظار میرود، اما در حکومتهای استبدادی، این مشکل بسیار حادتری است. تعداد کمی از روسها ممکن است نظرات واقعی خود را با کسی که نمیشناسند و از طریق تلفن با آنها تماس گرفته در میان بگذارند و حتی تعداد کمتری نیز احتمالاً نظرات مخالف خود را بیان میکند.
اینکه غرب و اوکراین چگونه پیامهای خود را به جمعیت روسیه میفرستند، تا حد زیادی به این بستگی دارد که آنها چقدر خوب روسها و طرز فکر آنها را می شناسند.
پی بردن به احساسات عمومی برای خود پوتین که ارتش کوچکی از نظرسنجی های خود را برای ارزیابی روحیه ملی دارد به همان اندازه مهم است. اما آیا واقعاً می تواند به آنها اطمینان داشته باشد تا آنچه را که نمی خواهد بشنود هم به او بگویند؟ او ممکن است هرگز نتواند خود را از روایتهای تبلیغاتی خود که به طرز شگفتانگیزی با رفتار طرفداران پریگوژین در روستوف در تضاد است، رهایی بخشد.
این مشکل با کسانی که در حال انجام نظرسنجی هستند تشدید می شود. دو مورد از برجستهترین سازمانهای نظرسنجی در کشور، مرکز تحقیقات افکار عمومی روسیه (VCIOM) و بنیاد افکار عمومی (FOM)، تحت کنترل دولت هستند. سومین مورد، مرکز که توسط گروهی از کارشناسان که در سال 2003 از VCIOM جدا شدند تشکیل شد و اغلب به عنوان مستقل توصیف می شود، بارها مورد حمله کرملین قرار گرفته که آن را به عنوان عامل خارجی محکوم کرده است.
دو سال پیش، وبسایت مستقل Proekt تحقیقی را منتشر کرد که ادعا میکرد کرملین مستقیما در کار VCIOM دخالت دارد. روزنامهنگاران ادعا کردند که VCIOM با تغییر عبارت سؤالات نظرسنجی به روشهایی که پاسخهای «مناسب» را به پاسخدهندگان القا می کند آنها را تحت فشار قرار می دهند.
همچنین گفته میشود که مقامات دولتی برگزارکنندگان نظرسنجی ها را متقاعد کردهاند که از نشان دادن روندهای بلندمدت در میزان اعتماد و محبوبیت پوتین در وبسایت شرکت خود خودداری کنند؛ از جمله پایینترین میزانی که در سال 2018 شروع شد، زمانی که موقعیت او به دلیل اصلاحات عمیقاً نامطلوب بازنشستگی تضعیف شد. اعتماد روس ها به رئیس جمهور خود در مارس 2020 به کمترین میزان در 14 سال گذشته یعنی 28.3 درصد کاهش یافت، اگرچه متعاقباً پس از تهاجم گسترده به اوکراین به شدت افزایش یافت.
بر اساس آخرین نظرسنجی لوادا که در ماه مارس منتشر شد، دادههای لوادا و سایر نظرسنجیهای مستقل، مانند روسی فیلد و گروه کرونیکل نشان میدهد که حمایت عمومی از جنگ همچنان قوی است ؛ 77 درصد. با این حال، لوادا همچنین تاکید کرد که بیشتر پاسخ دهندگان (52 درصد) طرفدار مذاکرات صلح هستند تا ادامه خصومت ها (40 درصد)، که با خواسته های کرملین همخوانی ندارد. 66 درصد از افراد مورد بررسی موافق بودند که روسیه بهای بسیار بالایی را برای تهاجم پرداخت می کند.
ولادیمیر میلوف، فعال اپوزیسیون می نویسد که این یافته ها تصویر حمایت ظاهراً محکم از جنگ را که اغلب در رسانه ها نقل می شود، پیچیده می کند. او استدلال میکند که تعداد کل حامیان ذکر شده در نظرسنجیها باید تفاوتهای مهم بین کسانی که «بیقید و شرط» از جنگ حمایت میکنند (گروهی که او ۳۵ تا ۴۰ درصد میداند) و آنهایی که «بیشتر از آن حمایت میکنند تا با آن مخالفت»، به تصویر کشیده شود.
او خاطرنشان میکند که نظرسنجیها همواره مخالفت شدیدی را با موج دوم بسیج نظامی برای اعزام به خط مقدم نشان داده، احتمالاً به همین دلیل است که پوتین تاکنون از صدور دستور آن خودداری کرده است.
میلوف همچنین می گوید که مخاطبان تلویزیون دولتی روشی که از دیرباز مورد پسند پوتین برای تثبیت پیامش در اذهان مردم بود در حال کاهش شدید است، که نشانهای از کاهش اعتماد به رسانههای رسمی است. او توجه را به تفاوتهای جمعیتی فاحش در میان پاسخدهندگان جلب میکند: حمایت از جنگ در میان افراد مسن و روستایی غالب است، در حالی که در میان جمعیت شهری جوانتر در ضعیفترین حالت خود قرار دارد.
اکثریت قریب به اتفاق مردم اساساً بی تفاوت هستند و به نظرسنجی ها و مقامات هر آنچه می خواهند بشنوند را خواهند گفت. برخی از کارشناسان آن را با اصطلاح زیبا "بی تفاوتی آموخته شده" توصیف می کنند.
کارشناسان در حال آزمایش راههای جدیدی برای مقابله با مشکل بی اعتمادی به نظرسنجی ها هستند. یکی از این راه ها استفاده از قدرت جمعآوری دادههای اینترنت است. دو دانشمند علوم سیاسی بریتانیایی، در حال بررسی پرسشهای جستجوی روسها در گوگل و یاندکس، یک موتور جستجوی داخلی هستند.
این دادهها، در میان چیزهای دیگر، نشان میدهد که روسها از لحاظ مالی بسیار کمتر از آنچه اغلب ادعا میشود احساس امنیت میکنند: پرسشها درباره «ورشکستگی»، «تأمین مالی مجدد وام مسکن» و «اهدای کلیه» از آغاز تهاجم افزایش یافته است. جستجوها درباره افسردگی، اضطراب و خودکشی نیز به شدت افزایش یافته است. محققان همچنین افزایش پرسشهای مربوط به استبداد (از جمله کار مورخ هانا آرنت در مورد توتالیتاریسم و اورول 1984) را دنبال کردند.
برای مدت طولانی، معامله ضمنی میان مردم و کرملین این بوده که پوتین رفاه و ثبات را به ارمغان می آورد و روس ها با سکوت سیاسی به آن پاسخ می دهند. اکنون این معامله با جنگ، با سربازی اجباری، عدم اطمینان اقتصادی شکسته شده است. این روزها حضور رژیم در زندگی شما بسیار زیاد شده است. اکنون در جامعه روسیه افرادی سیاسی شدهاند که قبلاً به سیاست علاقه نداشتند.
در نهایت یک چیز مسلم است: وقتی کسی به شما میگوید که روسها در دیدگاههای خود متحد و یکدست هستند، حرف آنها را نپذیرید. فهمیدن اینکه واقعاً در درون آن سرها چه می گذرد آسان نخواهد بود.